تهیه و تنظیم: خانم زهرا گلیج
در این سلسله نوشتهها تجربیات کشورها در توسعه اقتصادی را با هدف کمک به ایجاد فرهنگ برای رونق تولید بررسی کرده و معرفی میکنیم. ژاپن یکی از کشورهایی است که پیشرفت اقتصادی قابل توجهی را بسیار سریع پس از جنگ جهانی دوم کسب کرد. این پیشرفتها که از عواملی چون فرهنگ قوی تولید تا فرهنگ مصرف مناسب و سیاستهای حمایتی دولتی بوده از کشوری که ارمغان جنگ برایش 13 میلیون بیکار بود به وضعیت امروز رسید که کیفیت محصولاتش با محصولات آمریکایی رقابت میکند.
چگونگی توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل کلیدی آن
مجمع الجزایرژاپن که از چهار جزیره بزرگ و هزاران جزیره کوچک تشکیل شده است در غرب اقیانوس کبیر و انتهای شرقی قاره آسیا قرار دارد، این کشور، از شرق وغرب و جنوب به اقیانوس آرام و از شمال و شمال غربی به دریای ژاپن، که کره و ژاپن را از یکدیگر جدا میکند محدود است.
ژاپن در حدود377435 کیلو متر مربع وسعت دارد، از این مقدار 253581 کیلو متر مربع جنگل،57536 کیلو متر مربع اراضی قابل کشت و 6717 کیلو متر مربع اراضی قابل سکونت و بقیه دریاچه های زیبا و رودهای سریعی هستند که از دامنه های سر سبز سرازیر می شوند.
این کشور طبق سر شماری های به عمل آمده 113490000 نفر جمعیت دارد.
هوای این کشور را می توان به طور کلی یک هوای معتدل دانست.
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. کشور ژاپن با داشتن تولید ناخالص داخلی به میزان 4٫5 تریلیون دلار در سال 2005 دومین قدرت اقتصادی دنیا پس از آمریکا بوده و در آسیا نیز رتبه اول را از این لحاظ دارد. این کشور در سال 2014 با نزدیک به 5 تریلیون دلار در جایگاه سوم جهان پس از چین و آمریکا قرار گرفته است.
پیامد جنگ جهانی دوم: 13 میلیون بیکار در ژاپن
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت نامناسبی را برای این کشور رقم زد. پس از شکست در این جنگ، ژاپن با داشتن 13 میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. کمبود مواد غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را نمی داد، شکل گیری بازار سیاه تنها بخشی از مشکلات این کشور بود.
چه عواملی ژاپن ویران و فقیر را به ژاپن ثروتمند و غنی تبدیل کرد؟
- فرهنگ قوی تولید
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در میان مردم این کشور است. در این دهه ها ژاپنیها نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند میدانستند. ژاپنیها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش میکردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونی و با انگیزههای شخصی بود. ارزش دادن به کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
- فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از عوامل پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهههای پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزه مصرف قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی است. مردم ژاپن سالها به قناعت مشهور بودهاند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل کردهاند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گرایی است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است. تاکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل طی دهههای اولیه پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب میشود. این زمینه فرهنگی باعث شد دولت سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را به منظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند، سیاستی که گاهی چنان افراطی که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تامین بازار داخل بر تولیدات و محصولات ژاپنی نقطه اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب می شود.
سیاست های اقتصادی تولیدمحور دولت
اما بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن سیاستهای دولتی این کشور طی دهههای پیشرفت بوده، سیاستهایی که منجر به ارتقای دانش و فناوری و در نهایت رشد بالای تولید ملی در این کشور شده است.
حمایت از صنایع داخلی تا تحقق قدرت رقابتی
در دهههای پیشرفت ژاپن، رشد تولید ملی این کشور تا حد زیادی مرهون تقویت و توسعه صادرات آن بوده است. دولت ژاپن با سیاستهای مناسب علاوه بر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود میکرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیتهای صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین در مقابل دلار آمریکا) کرد تا کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزانتر تمام شود و صادرات ژاپن افزایش یابد. در مقابل توسعه صادرات، دولتمردان ژاپنی به خوبی واقف بودند که به فناوریهای موجود در سایر کشورهای پیشرفته نیاز دارند. از سوی دیگر به هیچ عنوان قصد نداشتند با آزادسازی واردات بازار مصرف تولیدات داخلی خود را دچار خطر کنند. به همین جهت بر واردات کالاهایی تمرکز کردند که همزمان با ورود آنها انتقال فناوری نیز ممکن می شد. این کشور طی دهه های شکوفایی خود هرگز در صنایعی که قدرت رقابت جهانی نداشتند، اجازه واردات آزاد را نداد و دائما تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد.
اولویت قراردادن تولید نه سود کوتاه مدت!
الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات کالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه کشور، هزینه می شود. الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران «تولید» است نه سود کوتاه مدت، بنابراین الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی بر 4 گزاره است: واردات مواد خام از خارج برای تولید در وطن به منظور مصرف کالای ساخت وطن و صادرات کالای ساخت ژاپن برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.
عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی ژاپن
در سالهای اولیه پس از استقلال ژاپن، کالاهای ژاپنی به کیفیت پایین اما قیمت ارزان مشهور بودند؛ اما ژاپنیها نمیتوانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنه جهانی شدت بخشیده بود. لذا تمام هم و غم ژاپنیها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت، نظام درست سر وقت و نظام کنترل کلی کیفیت برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بود اجازه صدور مییافت و از این زمان، ارزش گذاری توانایی شرکتها، براساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام می شد.
شرکتهای ژاپنی رقیب شرکتهای آمریکایی
ژاپن پس از استقلال توانست به سرعت خود را به یک ابر قدرت اقتصادی بدل کند، در سال 1980 بیش از80درصد از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که قسمت اعظمی از آن به آمریکا صورت میگرفت. در داخل خاک آمریکا، شرکتهای ژاپنی به سرعت از رقیبان آمریکایی خود پیشی گرفته بودند.
بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای آمریکا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به طرف کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزان تر تمام شوند؛ اما ژاپنیها با زیرکی تمام از ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را خریداری کردند!
در کنار سیاست تجاری همسو با تقویت تولید ملی، سیاست مالی و بانکی این کشور نیز موجب تامین منابع مالی و سرمایه ای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکه بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پس انداز مردم ژاپن، با جمع آوری سرمایههای خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب می شد.
دلایل پیشرفت و ترقی سریع ژاپن
نظام برنامهریزی اقتصادی ژاپن شرایطی را فراهم میکرد که سیاستهای مالیاتی، بودجهای، بانکی، تجاری، ارزی و فناوری همگی در خدمت تولید باشند. نکته آموزنده در تجربه توسعه ژاپن برای ایران روشی است که ژاپن برای «حرکت مداوم و تکاملی» به کار برده است.
ژاپنیها با آگاهی کامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزم خود را برای دستیابی به هدف آرمانی کشور که همان «برتری و اقتدار ژاپن» بود، جزم کرده و پیامد تصمیمگیریهای خود را در مواجهه با چالشها پیش بینی کرده اند. با انگیزه قوی (غرور ملی)، بستر مناسب توسعه را ایجاد کردند و با هماهنگی و مدیریت صحیح منابع مادی، مالی و انسانی و با تصمیم گیری صحیح در مقابله با بحران و استفاده از فرصتها به آرمان خود دست یافتند.
منابع:
- سایت نمناک