به مدد مدل پیشنهادی شخصی به نام کانواس استارتاپها به جای تهیه طرح کسب و کار، مدل کسب و کار خود را خلق میکنند. این طرح یک صفحهای با وجود سادگی به دقت و خلاقیت و ابتکار نیاز دارد. این الگوی کسب و کاری از 9 اجزای اصلی تشکیل شده است که هر یک از آنها ارکان و شالوده اصلی یک کسب و کار نوپا بویژه در فضای مجازی را فراهم میکند. در اینجا تک تک ارکان را معرفی میشود و بعد به صورت مشروح هر یک از بخشها توضیح داده میشود.
بخش بندی بازار، کانال توزیع، ارتباط با مشتری، ارزش پیشنهادی، منابع کلیدی، فعالیتهای کلیدی، شرکای کلیدی، هزینههای ایجاد کسب و کار و جریان درآمدی این 9 جزء اساسی مدل کسب و کار هستند. با توجه به استراتژی انتخابی شرکتها، دو رویکرد برای تنظیم مدل کسب و کار وجود دارد. رویکرد مشتری محور یا رویکرد محصول محور. اگر رویکرد مشتری محور اتخاذ شود در این صورت ترتیب تکمیل اطلاعات مدل کسب و کار متفاوت خواهد بود. اگر رویکرد محصول محور اتخاذ شود در اینصورت از بخش بندی بازار یا همان مشتریان مدل کسب و کار را تکمیل میکنیم و اطلاعات مورد نیاز را روی آن درج میکنیم. برویم سراغ بخشهای مختلف این بوم کسب و کار که مانند بوم نقاشی به خالق آن اجازه میدهد با بکارگیری قوه خلاقه با استفاده خلاقیت خویش ستونهای کسب و کار خویش را بنا کنند. اگر از بخشبندی بازار شروع کنیم، لازمست درباره بازاریابی و روشهای بخشبندی بازار و تثبیت در بازار توضیح بدهم.
کاتلر پدر علم بازاریابی است و بازاریابی را فرایند مبادله دو طرفه میان تولیدکننده یا ارائه کننده برای مبادله کالا یا خدمات و حتی ارزش از یکطرف و مشتری از طرف دیگر تعریف میکنند. بازاریابی یک فرایند است که در صورتی که توسط سازمانها و شرکتها پیاده شود و در واقع رضایت مشتری در این فرایند فراهم شود هدف سازمان که سود است تامین میشود. برای اینکه بازار را بخش بندی کنیم بهتر است یک دید خوبی درباره آن کسب کنیم. بخش بندی بازار روشی است که به تقسیم بازار به قسمتهای مختلفی اشاره دارد. انتخاب بازار هدف، از ترکیب چند بخش از بخشهای تعیین شده در بخش بندی بازار بدست میآید.
در مبحث بخش بندی بازار عدهای گوشه بازار را انتخاب میکنند و تمرکزشان روی یک بخش مشخص از بازار و مشتریان است. عدهای بازار را بخش بندی میکنند. برای بخش بندی بازار عوامل متعددی میتواند تعیین کننده بخش بندی بازار باشد. عواملی مانند سن، تحصیلات، جنسیت، میزان درآمد، طبقه اجتماعی مشتریان و عوامل جغرافیایی که این عامل جغرافیایی هم به تنوع گونههای آب و هوایی مربوط میشود و هم نواحی مختلف جغرافیایی. در تقسیم بندی جغرافیایی دسته بندی بینالمللی یا فراملی که خود شامل قاره اروپا، آفریقا، آسیا، آمریکا و اقیانوسیه میشود و دسته بندی بعدی به بخش بندی ملی، استانی، شهر، ناحیه و محله میپردازد.
اگر یک مجموعه بخواهد به عامل طبقه اجتماعی برای بخش بندی بازار توجه کند در این صورت این عامل به 11 زیرعامل دیگر طبقه بندی میشود. افرادی که در یک طبقه اجتماعی هستند رفتارهای خریدشان مشابه است و معمولا اتومبیل، اکسسوار، و پوشش الگوی یکسانی دارند.
رفتار خرید مشتری نیز عامل دیگری برای تقسیم بندی بازار به بخشهای مختلف است. مشتری بیاطلاع و ناآگاه، نوع رفتار متفاوتی در مقایسه با مشتری وفادار دارد. طیفی از رفتار خرید را از مشتریان میتوان ملاحظه کرده و مورد توجه قرار داد و این رفتارها به همان نسبت در بخش بندی بازار موثر هستند. مشتری بی اطلاع، مشتری آگاه، مشتری یکبار خرید، مشتری چندبار خرید، مشتری وفادار، طرفدار و مشتری ناراضی رنجور. براساس نوع رفتار خرید مشتری میتوان نحوه ارتباط با مشتری را نیز تغییر و تشخیص داد.
ستون بعدی از ستونهای مربوط به مدل کسب و کار، بخش ارزش پیشنهادی است. براساس این بخش، شما به عنوان خالق و طراح این مدل کسب و کار باید چیزی را تولید یا خدمتی را ارائه کنید که یا آسانتر یا ارزانتر یا سریعتر باشد. اگر خدمتی که ارائه میکنید یا محصولی که قرار است تولید کنید به تعداد زیادی از افراد خدمت با کیفیت و مطلوبی ارائه کند در طراحی مدل کسب و کار خود موفق شدهاید.
اما ببینیم چگونه یک مدل کسب و کاری تهیه کنید که ارزش پیشنهادی ممتازی ارائه کنید. برای همین باید ببینیم منظور از ارزش چیست؟ در واقع کارآفرینی را خلق ارزش یا ارزش آفرینی مینامیم چون فرد کارآفرین با عشق و اشتیاق سوزانی که در درون خویش دارد منابع را بسیج میکند و امکانات را فراهم میکند تا به هدف خویش که خلق ارزش است دست یابد و احساس رضایت درونی را تجربه کند و یا به استقلال شخصی، استقلال مالی و ظهور ظرفیتها و نیروهای درونیاش برسد.