کارآفرینی موتور توسعه
کارآفرینی و کسب و کار را موتور توسعه اقتصادی میدانند. به تازگی مفهومی به نام کسب و کار اجتماعی در اقتصاد مطرح شده که نگاه متفاوتی به سرمایهداری را القا میکند. نگاهی که میگوید انسان به عنوان اشرف مخلوقات مورد توجه است و هدف کسب و کار نگاه نوع دوستانه به انسان است و تنها سودآوری صرف بدون توجه به انسان و به هر قیمتی در این افتصاد جای ندارد. این فلسفه و نگاه سرمایهداری را زیر سوال برده و آن را به شدت متزلزل ساخته است. کسب و کار اجتماعی که هدف آن حل مسائل اجتماعی و تبدیل دنیا به جای بهتری برای زندگی انسان است این نوع جدید نظریه اقتصادی است که توسط اقتصاددان بنگلادشی محمد یونس مطرح شده است.
نویسنده: زهرا گلیج (این مقاله در یکی از روزنامه های اقتصادی منتشر شده است.)
کارآفرینی را موتور توسعه اقتصادی کشورها خواندهاند. موتوری که چندسالی است که در کشور ما روشن شده اما اینکه تا چه اندازه این موتور توانسته اقتصاد کشور را توسعه دهد. سوالی است که پاسخش را از خیلیها میشود پرسید. چندین سال پیش که دکتر رضوی رییس دانشکده کارآفرینی که بنیانگذار این دانشکده برای اولین بار در کشور شناخته شده بودند. آن موقع میگفتند قطار کارآفرینی مدتی است که در کشورها حرکت کرده ما هم برای اینکه عقب نمانیم باید وارد گود کارآفرینی شویم و سوار بر قطار کارآفرینی شویم. کارآفرینی در کشورهای مختلف ابعاد و انواع مختلفی دارد. کارآفرینی فردی، سازمانی، اجتماعی.
صاحب نظران دنیای کارآفرینی بر این باورند که برای توسعه و ترویج کارآفرینی در یک جامعه ابتدا باید توسعه کسب و کارهای کوچک اتفاق بیفتد و کسب و کار کوچک قارچ گونه و به صورت گسترده در یک کشور رشد یابد از میان این کسب و کارها، کسب و کارهای کارآفرینانه خواهد رویید و بسط خواهد یافت. برای اینکه کارآفرینی عامل توسعه اقتصادی شود بسترسازی مناسب و فرهنگسازی صحیح هر دو لازم است. بسترسازی مناسب با بهبود فضای کسب و کار اتفاق میافتد. برخی از کشورها فضای بهبودیافتهای در کسب و کار و کارآفرینی ایجاد کردند و زمینه را برای توسعه کسب و کار و کارآفرینی مهیا کردند کاهش تعداد مجوزها، وجود زیرساختهای مناسب، تسریع فرایند ثبت و کوتاه کردن زمان ثبت شرکت، بهبود قوانین و مقررات حمایتی، وجود مشوقها و برانگیزانندههای مالیاتی، امکان دسترسی به منابع و سادگی در دریافت تسهیلات همگی از مواردی است که بستر مناسبی را برای کارآفرینی و کسب و کار فراهم کمیکند. بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد سالانه رتبه کشورها را با توجه به مواردی که ذکر شد نسبت به سایر کشورها مقایسه میکنند و رتبه کشورها را بر اساس بهبود فضای کسب و کار تعیین میکنند. عامل دیگری که به ایجاد فضای کارآفرینی در کشورها کمک میکند فرهنگسازی است. در برخی فرهنگها باور جمعی جامعه اینست که کار کردن و تلاش کردن و مسئولیت پذیری پسندیده است و یا در کشور چین این باور عمومی وجود دارد که ثروتمند بودن باشکوه است. چنین فرهنگی در باور جامعه تقدیس ثروت مولد و ارزش تولید را میکارد. در برخی جوامع مانند ژاپن نیز در مدارس به کودکان میآموزند که کار با ارزش است و مسئولیت پذیری ارزشمند است و چون در کشورشان منابع معدنی و ذخایر کم و ناکافی است نیروی انسانی منبع مهمی است و به توسعه نیروی انسانی و مدیریت منابع اهمیت میدهند. برای استفاده بهینه از منابع و ذخایر فرهنگ صرفه جویی و حفظ منابع برای مدت طولانی، استفاده صحیح از منایع آموزش داده میشود. به منظور بکارگیری بهینه از منابع توجه به نظم و مدیریت زمان در فرهنگ عمومی این کشور نهادینه شد و از کودکی هر ژاپنی آموخت که هر منبعی را به اندازه نیازش مصرف کند و نظم و انضباط فردی و توجه به وقت و زمان در تمام بخشهای زندگی اعم از فردی و اجتماعی بسیار مهم است. یادگیری عمیق نظم و بکارگیری آن در زندگی و کار اقتصاد را به طور بهینه به سمت تولید بهتر و بیشتر و کارآمدتر هدایت میکند. چنین نگاه و نگرشی بیتردید به توسعه اقتصادی میانجامد. در فرهنگی که کار کردن عملی ارزشی است تمام افراد جامعه به کار و تولید و مولد بودن توجه ویژهای دارند این فرهنگ از کوچکترین بخش جامعه که خانواده است شروع شده و در کل جامعه منتشر میشود. پس از دوران جنگ جهانی دوم ژاپنیها که دچار بحران اقتصادی و رکود شدید شده بودند با تلاش چند تن از رهبران این کشور نفرت آمریکایی انگیزه حرکت و برندسازی محصولات و تولیدات با کیفیت ژاپنی در تمام دنیا را در وجود مردم ژاپن شعلهور کرد و با انگیزه عمیق و درونی و مشارکت جمعی و اتحاد این هدف را محقق کردند. توسعه اقتصادی با تشویق و ایجاد فرهنگ کار و تقدیس ثروت مولد در جامعه اتفاق میافتد. فرهنگ عمومی و باور جمعی جامعه باید این باشد که ثروت و ثروتمندی ارزشمند است و کار و تولید و مولد بودن در جامعه جاری و ساری باشد.

ظهور نوع جدیدی از سرمایهداری در دنیا
به تازگی مفهومی به نام کسب و کار اجتماعی در اقتصاد مطرح شده که نگاه متفاوتی به سرمایهداری را القا میکند. نگاهی که میگوید انسان به عنوان اشرف مخلوقات مورد توجه است و هدف کسب و کار نگاه نوع دوستانه به انسان است و تنها سودآوری صرف بدون توجه به انسان و به هر قیمتی در این اقتصاد جای ندارد. این فلسفه و نگاه سرمایهداری را زیر سوال برده و آن را به شدت متزلزل ساخته است. کسب و کار اجتماعی که هدف آن حل مسائل اجتماعی و تبدیل دنیا به جای بهتری برای زندگی انسان است این نوع جدید نظریه اقتصادی است که توسط اقتصاددان بنگلادشی محمد یونس مطرح شده است. چند سالی است که این نوع جدیدی از سرمایهداری در اقتصاد مطرح شده است این نوع جدید سرمایهداری که توسط برنده جایزه نوبل اقتصاد پروفسور محمد یونس مطرح شده است. او کسی است که دکترای اقتصاد دارد و بنگلادشی است. اولین بار این نظریه را در علم اقتصاد پیشنهاد کرد و با این نظریه تحولی در نظام سرمایهداری اقتصادی مطرح کرد. یونس کسب و کار اجتماعی را به عنوان نوع جدیدی از سرمایهداری که به جای تاکید بر سود فردی به سود اجتماعی تمرکز میکند. پروفسور یونس در بنگلادش بحث وام و اعتبار خرد را برای کمک به زنان روستایی معرفی کرد. او بانک گرامین را در بنگلادش تاسیس کرد و با این کار به زنان روستایی وام داد تا با این وام اندک کسب و کار خود را ایجاد کنند. کسب و کارهای خانگی که اقتصاد خانوار روستاییشان را میچرخاند. زنان روستایی بنگلادشی با تهیه صنایع دستی مانند دستبند و گردنبند، کیف و غیره از گونی و کنف و هر نوع ماده اولیه که در دسترسشان است این محصولات دستی را تولید میکنند و میفروشند. این زنان از محل درآمد و سود کسب و کار، وامی که گرفته بودند را پرداخت میکردند. در این نوع کسب و کار که هدف حل مسائل اجتماعی است به مشکلات اجتماعی که معضل یا مساله بغرنج آن جامعه پرداخته و آن معضل را حل میکنند. بحران آب، آلودگی آب و محیط زیست، فقر، زنان، بیکاری و سایر موارد از مشکلاتی است که جوامع در حال توسعه با آن مواجه هستند اما مسائل اجتماعی تنها گریبانگیر کشورهای در حال توسعه نیست بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز به فراخور شرایط جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی مشکلاتی دارند که در برخی موارد لاینحل و دشوار است. در جامعه ژاپن، موضوعِ از هم گسیختگی اجتماعی و پیری جمعیت از معضلات این کشور است. افرادی که در کسب و کار اجتماعی سرمایهگذاری میکنند مانند سهامداران بقیه کسب و کارها نیستند که از محل سهامشان سود بگیرند بلکه سود سهم در این کسب و کار صرف توسعه آن میشود و تنها اصل پول خویش را دریافت میکنند. کسب و کار اجتماعی یک کسب و کار پایدار است که برای حل یک معضل و مسئله اجتماعی پایهریزی شده است و میتواند سودآور هم باشد با این تفاوت که سود این نوع کسب و کار صرف توسعه خودش میشود و معمولا سهامداران این نوع کسب و کار اعضای جامعهای است که یک مشکل بغرنج و دشوار دارند و در این کسب و کار برای ایجاد زندگی بهتر سهم دارند. هدف اصلی این کسب و کار کمک به حل مسائل اجتماعی و تبدیل دنیا به محلی برای زندگی بهتر است.
کسب و کار اجتماعی در بسیاری از کشورهای دنیا ترویج یافته و بیشتر این کشورها از این ابزار قدرتمند برای بهبود و توسعه اقتصادی بهره میگیرند. بنیاد گرامین در بنگلادش فراتر از بانک گرامین است و از بخشهای متعدد مرکز یونس، آزمایشگاه خلاق گرامین که با شرکتها و سازمانهای مشهور و معتبر دنیا که برندهای مطرح دنیا را تولید میکنند، ارتباط برقرار میکند در بنگلادش و سایر کشورها شرکتهای مخاطره پذیر مشترکی تاسیس میکنند که همان محصول با همان کیفیت ولی ارزانتر برای افرادی که در سطح درآمدی پایینتری هستند را تولید میکند. محصولاتی مانند ماست را با حجم کوچکتر و با بسته بندی متفاوت با قیمت پایینتر با مواد مغذی برای کودکانی که سوءتغذیه دارند را با همکاری شرکت دانن و یا آب سالم بطری شده را با قیمت مناسب در حجم کوچک با همکاری شرکت وئولیا واتر تولید میکند تا آب سالم و تصفیه شده را برای روستاییان فقیر که به آب سالم دسترسی ندارند، برساند. برند مشترک با شرکت آدیداس کفش کتانی را برای کودکان روستایی که پابرهنه حرکت میکردند، تولید میکند و با پای برهنه به بیماریهای قارچی و پوستی مبتلا میشدند و در معرض بیماریهای خطرناک قرار داشتند این کفش در مقایسه با کفشهای برند آدیداس بسیار ارزانتر بوده و افراد فقیر قادر به خرید آن هستند. برند مشترک گرامین ـ آدیداس یک مخاطره پذیر مشترکی است که بین دو بنگاه گرامین بانک و کمپانی آدیداس شکل گرفته است.
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند هند، بنگلادش، اندونزی و برخی از کشورهای آفریقایی به دلیل وجود فقر و مشکلات مربوط به زنان توانمندسازی این قشر سرفصل ایجاد کسب و کار اجتماعی در این کشورهاست. این مسائل در کشورهای توسعه یافته و ثروتمند مانند ژاپن که در معرض بلایای طبیعی قرار دارند مسائل اجتماعی مواجهه با بحرانهای طبیعی است که خسارتهای بسیاری به این جوامع وارد میکند. گسترش این شیوه جدید از سرمایهداری به توسعه اقتصادی میانجامد. گسترش دیدگاه نگاه به معضلات و اجتماعی به عنوان مسئله که میتواند زمینه کسب و کارهای اجتماعی را ایجاد کند نه به عنوان مایه عذاب و ناراحتی. در جوامعی که نگاه به مشکلات به عنوان زمینه یافتن روشهای بهبودیافته و ابتکاری و خلاقانه برای زندگی بهتر، فرصت کشف ناشناختهها، بکارگیری ظرفیتهای انسانی و فکری برای پیشرفت و رشد در جامعه و اقتصاد است. کمتر از یک دهه است که در کشور به مقوله کسب و کار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی بنگاههای اجتماعی و حاکمیتی پرداخته شده است. این حوزه به شدت فضای مناسب و آمادهای را برای افراد خلاق و نوآور و صاحب فکر ایجاد میکند که برای مسائل و آسیبهای اجتماعی که از آن به مثابه عذاب و ناراحتی ناخواسته و نازل شده از آسمان نگاه میشود تغییر زاویه دید و نگاه داشته و به عنوان فرصت یادگیری، رشد، بهبود و توسعه نگاه کنیم و بستر جامعه را برای هدایت جوانان به این سمت فراهم کنیم. این تغییر نگاه و دیدگاه بسترساز فرصتهای آینده برای توسعه اقتصادی و نسلهای بعد خواهد بود.