
نسخه ایبوک کتاب توکیو در 60 روز آماده شد
درباره کتاب توکیو در 60 روز بخوانید:
سال 1391 بود که زهرا گلیج، نویسنده و کارآفرین نامآشنای کشورمان تصمیم گرفت خاطرات سفرش به ژاپن را به رشتهی تحریر درآورد. نگارش این اثر یک سال به طول انجامید اما مسائلی همچون شغل و ادامه تحصیل انتشار کتاب توکیو در 60 روز را به تعویق انداخت. نویسنده در توصیف جزئیات و صحنهها به قدری دقیق عمل کرده که هنگامی که مشغول مطالعهی این خاطرات هستید، خود را همراه با او در خیابانهای توکیو، در کتابخانۀ یوتسویا و در مراسم سوشیخوری دانشگاه احساس خواهید کرد.
زهرا گلیج در به تصویر کشیدن فرهنگ، آدابورسوم و تفاوتهای کشور ژاپن با دیگر کشورها به خوبی عمل کرده؛ بهشیوهای که هر خوانندهای را به وجد خواهد آورد. پس از مطالعهی این اثر مشتاق میشوید به ژاپن سفر کنید و خود از نزدیک زیباییهایی آن را نظارهگر باشید. نگارنده، کتاب حاضر را ثمره و نتیجهی تلاشی جسورانه برای کشف حقیقت میداند و بر این امید است که خوانندگان کتاب توکیو در 60 روز بتوانند از آن برای یادگیری بهره ببرند.
بد نیست بدانید تصمیم نویسنده در ابتدا بر این بوده که این اثر در دو جلد منتشر شود. اما درنهایت توکیو در 60 روز در یک جلد به انتشار میرسد. زبان فصیح، لحن شیوا و نثر پرکشش زهرا گلیج از جمله مواردیست که این اثر را از سایر سفرنامهها متمایز میسازد.
کتاب توکیو در 60 روز مناسب چه کسانی است؟
اگر به مطالعهی سفرنامهها علاقه دارید، از کتاب توکیو در 60 روز غافل نشوید.
با زهرا گلیج بیشتر آشنا شویم:
زهرا گلیج کارآفرین و نویسندهی ایرانیست. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی کارآفرینی دریافت کرده و علاوه بر کتابی که معرفی آن را مطالعه کردید، چندین اثر دیگر را نیز در این زمینه به رشتهی تحریر درآورده است. همچنین کتاب بنای کسب و کار اجتماعی از جمله آثاریست که توسط زهرا گلیج به فارسی برگردانده شده است.
در بخشی از کتاب توکیو در 60 روز میخوانیم:
بیشتر اوقات با ماکینو به گردش میرویم. دیروز این موضوع را حس کردم که چقدر بعد از گردشها آرامش دارم و چقدر ذهنم بازتر میشود و میتوانم بهراحتی در قطار بنویسم. با دخترک به قسمتی دیگر از پارک رفتیم که باغ ژاپنی بود. این نوع باغ معمولاً در اکثر پارکهای ژاپنی وجود دارد: حوضچهای با غاز و ماهی و لاکپشت و گونههایی از جانوران دریایی. بعد از چند بار نشستن در محوطۀ پارک و تماشای زیباییها، با دخترک بیرون آمدیم و بهطرف ایستگاه مترو حرکت کردیم تا به خانه برگردم. بلوارِ حدفاصل شهر تا معبد، خلوت و متفاوت با توکیو بود.
در طول مسیر، با هم دربارۀ علایقمان حرف زدیم و قرار گذاشتیم یک روز با هم به شهر یوکوهاما برویم. شنیده بودم آن جا خیلی زیباست و این دوست نازنین هم از آن جا تعریف میکرد. دخترک تعریف میکرد به هاوایی سفر کرده و چقدر از بودن در آن جا لذت برده است. حتی گفت عکسهایی از آن جا در منزل دارد.
او میگفت شغلش کارکردن برای مردم در خانههایشان است. دستانش را به من نشان داد که چقدر پوستهپوسته و زخمی شده است. دلم برایش سوخت؛ ولی به رویش نیاوردم. لبخندزنان و در حال گفتوگو، بهسمت خیابان اصلی روانه شدیم. از برخی مناظر و مسائل جالب در مسیر عکس انداختم.
در همین حال، به مغازهای رسیدیم که محصولات لبنی گیاهی از فراوردههای سویا داشت: شیر سویا، ترکیبات غذایی مختلف، دسر و شیرینیهای خوشمزه. در همین توکیو، شیرینیهای از سویا و حتی بستنیِ چای سبز که طعم خوبی دارد، در کافهها و فروشگاهها فراوان است. دسر پنیر و سویا و شیرینیهای ژاپنی طرفداران فراوانی دارد. خرید از مغازه تمام شد و بهطرف ایستگاه راه افتادیم. ایستگاهِ بزرگ و شلوغی بود؛ مانند ایستگاه شینجیکو و شیبویا. الان بعد از یک ماه و نیم حضور در توکیو، ایستگاهها و مسیرها را بهخوبی میشناسم و بهراحتی میتوانم مسیرها را شناسایی کنم، کاری که اوایل ورودم به توکیو برایم دشوار بود.
خواندن کتاب توکیو در ۶۰ روز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
توکیو در ۶۰ روز برای کسانی که میخواهند این گونه سفرها را تجربه کنند جذاب و آموزنده خواهد بود.
اطلاعات بیشتر