آخرین خبرها

سفر به اورامانات سرزمین رنگ نقش

سفر به اورامانات سرزمین رنگ نقش
عروسی پیر شالیار در نیمه دوم بهمن ماه

photo_2016-02-05_11-28-45

واژه اورامان یا هورامان از دو  بخش اهورا و مان به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده. روستای اورامانات تخت در جنوب شرقی شهر مریوان در  استان کردستان قرار داره که بوسیله جاده ای به طول ۷۵ کیلومتر به شهر مریوان متصل میشه . این روستا را هزار ماسوله نیز مى‌نامند. زیرا معماریش همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانه‌اى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.
معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه کوهستانى رویاى پله‌هایى به سمت بهشت را متصور مى‌کند.
هم وطنان عزیز روستای اورامان تخت به عنوان یکی از مناطق گردشگری کشور مطرحه و در بعضی از روزهای سال گردشگران خارجی به این منطقه سفرمیکنند.

خانه های این روستا با سنگ  و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانی ساخته شده . و یکی از زیباترین معماری های منطقه غرب کشور رو داره اینجا روستاهای ماسوله ای با چشم انداز زیبا میبنید مردم منطقه هورامان  معتقدند اورامانات تخت زمانی شهری بزرگ بوده و مرکزیتی خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه ای اورامان یاد می کرده اند.
روستای اورامان تخت در کردستان، در دل کو ه های سر به فلک کشیده رشته کوه های زاگرس، در مسیر رودخانه “سیروان” هر ساله در آخرین چهارشنبه و پنج شنبه قبل از ۱۵ بهمن برگزار کننده آئین پیر شالیار است که بعضی از مورخان قدمت آن را هزار ساله می دانند.
افسانه‌های مردم منطقه اورامانات پیری اسطوره ای به نام «پیر شالیار» هست که می گویند صاحب کرامات بوده . از جمله این کرامات عجیبی که درباره او روایت می کنند ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه    بخارا است که «پیر شالیار» او را شفا می‌دهد. ماجرا از این قرار بوده است که «شاه بهار خاتون» کر و لال است و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می مانند تا اینکه آوازه «پیر شالیار اورامی» به بخارا می رسد.
پادشاه بخارا هم شرط کرده است که هر کسی دخترش را شفا دهد او را به عقد وی درمی آورد؛ بالاخره عموی پادشاه با عده ای از اطرافیان پادشاه به سمت اورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد «پیر شالیار» ببرند. وقتی که نزدیک روستای «اورامان تخت» می رسند گوش‌های دختر به طوری آنی شنوا می گردند و وقتی هم به نزدیکی‌های خانه «پیر شالیار» می رسند صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب می‌کند و سریع دیو از تنوره ای که هم اکنون اهالی به آن «تنوره دیوها» می گویند و نزدیک خانه «پیر شالیار» هست، بر زمین می افتد و کشته می شود، در این اثنا زبان «شاه بهار خاتون» هم باز می‌شود و شروع به صحبت کردن می کند. پادشاه    دخترش را به عقد وی در می آورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا میکنند که مراسمی که امروز برگزار برگزار می‌شود سالگرد همان روزه.

az

همچنین بخوانید

بازار ایرانی-اسلامی شهر اندیشه

بازار ایرانی-اسلامی شهر اندیشه فاز ۴ شهر جدید اندیشه بازار ایرانی-اسلامی شهر اندیشه با الگوگیری ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *